www.iiiWe.com » یه روز یه.......!

 صفحه شخصی سروش احمدی   
 
نام و نام خانوادگی: سروش احمدی
استان: خوزستان
رشته: کارشناسی ارشد عمران - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  مهندس ناظر سد و نیروگاه
شماره نظام مهندسی:  16-300-01998
تاریخ عضویت:  1388/12/19
 روزنوشت ها    
 

 یه روز یه.......! بخش عمومی

32


در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم
شرم خندیدن، به مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.
کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز...
با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.
رخشان بنی اعتماد

یک روز یه ترکه
اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم



یه روز یه رشتیه..


اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد



یه روز یه لره...


اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد



یه روز یه قزوینی یه...


به نام علامه دهخدا ؛
از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد




یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم
این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند
پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه

پنجشنبه 3 شهریور 1390 ساعت 12:28  
 نظرات    
 
فرشته ملایی 17:44 پنجشنبه 3 شهریور 1390
6
 فرشته ملایی
سلام واقعا قشنگ بود
ولی من اینو شنیده بودم اونم از استاد درس جامعه شناسیمون . نیمدونم اسمشونو بگم یا نه ولی میگم
استاد امیراصلان فیلا
جاداره همینجا ازشون تشکر کنم بخاطر زحماتشون
واقعا برامون زحمت کشیدن
جواد یاری 21:17 پنجشنبه 3 شهریور 1390
2
 جواد یاری
آقاخیلی حال دادی.
هیوا آتشبار 22:50 پنجشنبه 3 شهریور 1390
7
 هیوا آتشبار
"آمدن،
رفتن،
دویدن،
عشق ورزیدن،
در غم انسان نشستن،
پا به پای شادمانی های مردم پای کوبیدن"

بیاییم اینگونه باشیم.
س بنائی 00:39 آدینه 4 شهریور 1390
6
 س بنائی
خیلی زیباست
امیدوارم که بتونیم این عادت رو ریشه کن کنیم
ممنون اقای مهندس احمدی
حمید بناپورغفاری 00:43 آدینه 4 شهریور 1390
1
 حمید  بناپورغفاری
بسیار عالی بود - با تشکر
بلال مرادی قره تپه 10:39 آدینه 4 شهریور 1390
4
 بلال مرادی قره تپه
مهندس جان من هم با شما موافقم .
اسماعیل جانبلاغی 14:51 آدینه 4 شهریور 1390
2
 اسماعیل جانبلاغی
سلام ، مهندس عزیز امروز حمعه دیدم که یک مطلبی داری انقدر که در دل تو شوق با هم بودن هست در دل من دوصد چندان ، مرحبا به جمالت که البته بایستی با هم بخندیم نه به هم
برادر کوچکت ( مهندس اسماعیل جانبلاغی )
مژگان فدایی 18:03 آدینه 4 شهریور 1390
3
 مژگان  فدایی
باسپاس جناب مهندس.
دانش طهماسبی 09:56 شنبه 5 شهریور 1390
5
 دانش طهماسبی
بسیا زیبا بود آ سروش به موضوع جالبی پرداختین
دقیقا همینه ما اقوام ایرانی باید به خود ببالیم و در کنار همدیگر باشیم.
شکوه هوشمند 09:58 شنبه 5 شهریور 1390
6
 شکوه هوشمند
به امید اون روز
امیر یاشار فیلا 04:39 یکشنبه 6 شهریور 1390
7
 امیر یاشار فیلا
با سپاس از آقای مهندس احمدی؛
سرکار خانم ملایی، استادتان که یادی از ایشان کردید، در همین شبکه‌ی اجتماعیِ تخصصی عضو هستند و نشانی صفحه‌ی شخصی ایشان هم از این قرار است:

http://fila.iiiwe.com

تعمق و قدرشناسی شما درخور تقدیر است.
پاینده باشید.
سروش احمدی 13:33 یکشنبه 6 شهریور 1390
4
 سروش احمدی
دوستای خوب و عزیزم، ممنون از ابراز لطفتون.
خدای من میدونه که چقدر زجر میکشم وفتی جوکی میشنوم که اقوام هموطنم رو به سخره میگیره!
اما چه میشه کرد؟ ولی باید از یه جائی شروع کنیم امیدوارانه و مصمم.
ارادتمند همه شما،
سروش